جدول جو
جدول جو

معنی هفت خیل - جستجوی لغت در جدول جو

هفت خیل(هََ خَ / خِ)
به کنایت، هفت اقلیم یا مردم هفت اقلیم:
زهی ترکی که میر هفت خیل است
ز ماهی تا به ماه او را طفیل است.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هفت خان
تصویر هفت خان
کاری مهم و دشوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت خط
تصویر هفت خط
شخص متقلب و حقه باز، هفت اقلیم، خطوط جام جم، هفت خط جام
هفت خط جام: خطوط جام جم، برای مثال هفت خط داشت جام جمشیدی / هر یکی در صفا چو آیینه ی جور و بغداد و بصره و ازرق / اشک و کاسه گر و فرودینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفت خیز
تصویر نفت خیز
زمینی که دارای معدن نفت باشد و از آن نفت بیرون آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفت تیر
تصویر هفت تیر
نوعی سلاح گرم کوچک دستی که هفت فشنگ در آن جا می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
سفره ای که هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت قسم خوردنی که حرف اول اسم آن ها سین باشد از قبیل سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سبزی می گذارند و از آن به سلامتی و سعادت و سرسبزی تفال می زنند
فرهنگ فارسی عمید
مناطق نفت خیز، جاهائی که معدن نفت دارد. که چاه نفت دارد. که در آنجا نفت استخراج کنند
لغت نامه دهخدا
(هََ)
اشاره به هفت استاد قرای قرآن است که نافعمدنی، ابن کثیر مکی، ابوعمر بصری، ابن عامر شامی، عاصم کوفی و حمزۀ کوفی و کسائی کوفی باشند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش اردل شهرستان شهرکرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
همیشه و دایم و علی الدوام و همه حال. (برهان) :
گفت چه طرفه طالعی کز در خانه ششم
مهره به کف، به هفت حال این همه در مششدری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(هََ)
اقالیم سبعه. هفت اقلیم. (یادداشت مؤلف). رجوع به ’هفت آب و خاک’ و ’هفت رقعۀ ادکن’ شود
لغت نامه دهخدا
(هََ نِ)
دهی است از بخش اردکان شهرستان شیرازکه 166 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(هََ اَ)
کنایه از هفت طبقۀ زمین است. (برهان). هفت رقعۀ ادکن، هفت اقلیم را نیز هفت اصل گویند. (برهان). رجوع به هفت اقلیم شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
کنایت از آباء علوی و هفت سیاره:
شش جهت را به هفت بیخ برآر
نه فلک را به چارمیخ درآر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هََ)
از مشهورترین مراسم نوروز آراستن است، وآن گرد آوردن هفت چیز است که نام آنها با حرف ’س’ آغاز گردد. معمولاً بین اشیاء ذیل: سیب، سیاهدانه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه (دانه های گندم و امثال آن که قبلاً در بشقابی کاشته و سبز کرده اند) ، سبزی، سمنو، هفت چیز را انتخاب می کنند. سنت مزبور بسیار کهن به نظر میرسد. در گیلان خوانچۀ هفت سین در جشن عروسی نیز مرسوم است. (از رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ تألیف محمد معین). هفت قسم سبزه بوده که بر هفت استوانه در کنار خانه به نوروز سبز میکردند. (آثارالباقیه ترجمه فارسی ص 245). و ازاین رو معلوم میشود هفت سین، هفت سبزی یا هفت سبزه است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
درختچه ای است که در جنگلهای شمالی ایران تا ارتفاع 2600 گزی دیده میشود. (یادداشت مؤلف). فحرا. زین دار. گرمه شو. پلدخور. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(هََ هََ /هَِ کَ)
هفت آسمان. (برهان) :
به این هفت هیکل که دارد سپهر
سرم هم فروناید از راه مهر.
نظامی.
، هفت زمین، تعویذها و بازوبندها را نیز گویند. (برهان) ، هفت دعاست که در هر روز هفته یک دعااز او خوانند که موجب امن و سلامت باشد. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
ورق بازی که دارای هفت خال باشد. (یادداشت مؤلف). هفت خال بنابر انواع خالهای ورق چهار نوع است: هفت خال دل، هفت خال خشت، هفت خال پیک و هفت خال خاج یا گشنیز
لغت نامه دهخدا
(هََ یَ / یِ)
یکی از هفت بخش چیزی. سبع. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
درختچه ای ازتیره بداغ هاکه دارای برگهای متقابل است. گلهایش دارای تقسیمات 5 تایی ودارای آرایش دیهیم است. میوه اش سته است ودرحدود صدگونه ازاین گیاه شناخته شده که همگی درمناطق معتدل منجمله جنگلهای شمال ایران میرویند، مخرا زیندار گرمه شو پلاخور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت هیکل
تصویر هفت هیکل
هفت پیکر گواژ هفت سپهر، هفت اشکوب زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت اصل
تصویر هفت اصل
هفت بنلاد گواژ هفت اشکوب زمین، هفت کشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت تیر
تصویر هفت تیر
سلاح آتشین کمری که جای هفت فشنگ دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت حال
تصویر هفت حال
هفت جارو همیشه همیشه پیوسته
فرهنگ لغت هوشیار
هفت منزل هفت مرحله، مجموعه پیشامدهایی که درهفت منزل برای پهلوانانی مانند رستم واسفندیار رخ داده. توضیح معمولااین کلمه را بصورت (هفتخوان) نویسند وبعضی وجه تسمیه صورت اخیر را آن دانسته اند که رستم واسفندیار بعد از هرکامیابی خوانی ازاغذیه لذیذ میگستردند ولی این وجه صحیح نمی نماید وبنظرمیرسد که صحیح در (هفت خان) باشدبمعنی هفت منزل ومرحله. درترجمه عربی شاهنامه از بنداری نیز (هفتخان) آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت خال
تصویر هفت خال
هفت خال نرد. مجموعه نقطه های هردوسمت مقابل ازطاس (کعبتین) : (درکعبتین مقابل یک نقطه شش نهاده اند ودرمقابل دو پنج ودرمقابل سه چهار، بنابر آنکه خواستند نقش را از بالا وزیرچون جمع کننداز هفت - که عدد سیارات است - تجاوزنکند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفت خیز
تصویر نفت خیز
جایی که از آن نفت بیرون آید: منطقه نفت خیز هفتگل
فرهنگ لغت هوشیار
هفت رنگ ناغلا گربز، هفت کشور یا هفت خط جام. قدماجام (جام شراب و نیز جام جم) راباهفت خط مجسم میکردند که بترتیب ازبالابپایین عبارتست از: خط جور خط بغداد خط بصره خط ازرق خط ورشکر (اشک خطیره) خط کاسه گر خط فرودینه. توضیح ادیب فراهانی درین قطعه آنها را یادکرده است: (رخ برافروخت همچو آیینه آن پری پیکر سمن سینه پس زبحر خفیف بازآورد این گهرها درون گنجینه فاعلاتن مفاعلن فغلن درقدح کن شراب دوشیشه هفت خط داشت جام جمشیدی هریکی درصفا چو آیینه جوروبغداد وبصره وازرق اشک وکاسه گروفرودینه) (ادیب الممالک)، بسیارناقلا وحقه باز: (من میخواهم آبروی چندساله ترابباددهم یاتوخودت سیدمیران بااین زن هفت خطی که بخانه ات آوردی کخ)، (حروفیه) بعقیده فضل الله حروفی الف - خطوط چهره آدمی هفت خط راتشکیل دهند، خطوط سیاه، خطوط امیه: (چهارمژه هردوابرو موی سر هفت خطند ازخدای دادگر) ب - چین ها وعلایم مشخصه صورت (چهارمین پلک چشم دوچین طولی طرفین بینی که تا گوشه لب زیرین پایین آید چینی که لب زیرین رااززنخ جداکند. ج - ریش وسبلت هم دارای هفت خط میباشند خطوط ابیه، هفت اقلیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت یک
تصویر هفت یک
یک جزو ازهفت جزوچیزی یک هفتم (7، 1) سبع
فرهنگ لغت هوشیار
ازمشهورترین مراسم جشن نوروز نزدایرانیان آراستن هفت سین است وآن گردآوردن هفت چیز است که نام آنهابا حرف (س) آغازمیگردد. معمولا بین اشیا ذیل: سیب سیاهدانه سنجد سماق سیر سرکه سبزه (مراددانه های گندم وامثال آنست که قبلا دربشقابی یا کاسه ای کاشته وسبزکرده اند) سبزی سمنو هفت چیز را انتخاب کنند (غالبا سنجد سپستان سبزی سمنو سماق سرکه سیب) وقبل ازتحویل سال درسفره ای میگذارند (درگیلان خوانچه هفت سین درجشن عروسی نیزمرسوم است)، توضیح این سنت بسیارکهن بنظر میرسد. دررساله (نوروز) تالیف عمادالدین محمودشیرازی طبیب آمده: (وهفت سین که درنوروز خوردن آن سنت است: این است: هفت سلام (دراینجاهفت آیه قرآن راکه به (سلام) آغازشود نقل کرده امکان دارد که هفت سین (7 س) اشاره به هفت سینا (هفت مقدس) باشد (نظر آقای پورداود)، خودسفره مزبور رابامحتویات آن نیز هفت سین گویند
فرهنگ لغت هوشیار
سفره ای که ایرانیان هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت نوع محصول که با حرف «س» شروع می شود می چینند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هفت خط
تصویر هفت خط
((~. خَ))
کنایه از هفت آسمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هفت خط
تصویر هفت خط
((~. خَ))
هفت خط نقش شده بر جام جم، آدم دانا، حیله گر
فرهنگ فارسی معین
1ـ دیدن هفت تیر در خواب، علامت پریشانی و بدبختی است. ، 2ـ اگر خواب ببینید هفت تیری دارید، نشانه آن است که شخصیتی پست و مکار در وجود خود پرورش می دهید. ، 3ـ شنیدن صدای شلیک هفت تیر در خواب، علامت آن است که از نقشه هایی که برای نابودی منافعتان کشیده اند باخبر می شوید. ، 4ـ اگر خواب ببینید با هفت تیری شلیک می کنید، نشانه آن است که به فرد بیگناهی بدگمان می شوید و می خواهید گناه فرضی او را تلافی کنید.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
نام چهار قله ی بسیار بلند در کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی